خواستگار آپشن دار


عضو شويد



:: فراموشي رمز عبور؟

عضويت سريع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



**** پسری که تو را دوست داشته باشد عریانت نمیکند بانو! لباس عروس بر تنت میکند.... *** رسول اکرم صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏ آله : عِفُّوا تَعِفُّ نِساؤُکُمْ؛ پاکدامن باشید تا زنانتان پاکدامن باشند. امیرالمومنین علی علیه السلام : کسی که دائما فکرش درگناهان دور میزند عاقبت مرتکب گناه می شود. *** سلام نظرات خصوصی قابل انتشار نیست . پس اگه می خواید طبق قوانین ، نظرتون منتشر بشه ، خصوصی پیام ندید . به سهم خودم سعی دارم در این وبلاگ مطالبی برای آگاه سازی دختران و پسران وطنم قرار دهم . مطالبی که اکثرا دغدغه دختران و پسران است . مطالبی در مورد مسائل جنسی و رفتاری . مطالبی که هر دختر و پسر تا قبل از ازدواج باید بدانند . در این وبلاگ به سوالاتی جواب داده خواهد شد که معمولا دختران و پسران روی پرسیدن آن را از دیگران ندارند . شاید مسائلی که در این وبلاگ مطرح می شود برای شما خیلی ساده و پیش پا افتاده باشند ولی همین مسائل پیش پا افتاده از نظر شما ، برای خیلی های دیگر ناشناخته هستند . این وبلاگ در سایت سازماندهی به ثبت رسیده است . استفاده از مطالب وبلاگ پسران و دختران خانواده برتر به هر نحو ممکن مجاز می باشد .

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دختران و پسران خانواده برتر و آدرس sedaye.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 41
:: کل نظرات : 13

آمار کاربران

:: افراد آنلاين : 1
:: تعداد اعضا : 5

کاربران آنلاين


آمار بازديد

:: بازديد امروز : 54
:: بارديد ديروز : 3
:: بازديد هفته : 57
:: بازديد ماه : 156
:: بازديد سال : 1672
:: بازديد کلي : 44345

RSS

Powered By
loxblog.Com

دختران و پسران زیر 18 سال

خواستگار آپشن دار
13 مهر 1398 ساعت 22:51 | بازديد : 250 | نوشته ‌شده به دست هیراب | ( نظرات )

ساعت نزدیک به دوازده شب بود که گوشی خونه مادری به صدا دراومد
دیالوگ معروف همه(یعنی کی میتونه باشه این وقته شب)
مادر:بله بفرمایید
اونور خط:واسه امر خیر مزاحم شدم خواب که نبودین
مادر:خواهش می کنم مراحمید، نه بیدار بودیم

من از اینور خط:کی هست؟

مادر یواشکی میگه:خواستگار

من و عارفه با چشمان از حدقه دراومده مگه صبح رو ازشون گرفتن، این موقع وقت خواستگاریه؟!

اونور خط:تعریف از شاخ شمشاد و آپشن های تاپش

مادر:والا دخترم الان سر کاره،فردا زنگ بزنید نظر دخترم رو بپرسم بهتون بگم.

عارفه:این وقت شب کجا سر کارم؟!

مادر:فردام زنگ بزنن میگم دخترم میگه نه و تمام!!

مامانِ من جزو اون دسته از مادرهاست که دست ردصلاحیتش ملسه

طرف زنگ میزنه و از حقوق چند میلیونی در ماه پسرش داد سخن میده و مادر که شیفته فتوای میرزای شیرازی ست به استناد به گفته ایشان که"الیوم استعمال تنباکو و توتون بِأَیِ نحوٍ کان در حکم محاربه با امام زمان علیه‌السلام است". وقتی شستش خبردار میشه که طرف تفریحی دستی بر قلیان داره، کانه باند مافیا رو کشف کرده خط بطلان به این خواستگاری میکشه که دیگه یه کارم مونده دختر به قلیونی بدم واه واه واه.

بیخود نیس که ما تابستون میاد و میره پارک پیدامون نمیشه چند سال پیش که رفته بودیم مادر داشت هندونه رو قاچ میزد که بوی تعفن آور قلیون بلند شد که مادر گفت:چه بوییه؟!
خواهر:اونورتر قلیون میکشن
و مادر با نهایت شرمندگی روم به دیفال فرمودند:دست خر بکشند جا قلیون، پارک جای قلیون کشیدنه خلاصه خواستم بگم
برخلاف یه عده که هر ننه قمری رو به خونه راه میدن، چنانچه در اخبار اشاره شده بود عده ای پول میدن یکی بیاد خواستگاری دخترشون که بین فامیل و در و همسایه پز بدن که ایها الناس دختر ما هم خواستگار داره. مامان من یک سیستم مدونی درین باره داره  که بسیار سختگیرانه است بقول خودش بابای شما شانزدهمین خواستگاری بود که داشتم. من جمله خط قرمز از محله های(م. م. س)که به طرفه العینی می‌فرمایند:ما اصن دختر نداریم

چند وقت پیش از محله آران با لهجه غلیظی تماس گرفتن و برای خواستگاری و این صحبتا چه جای اطاله کلام؛که بگم ما دوتا کار داشتیم یکیش دختر به آرونی دادن بود،طرف هم نه گذاشت و نه برداشت و گفت:دختر شما که میره سرکار پسر منم بره سرکار باهم خودش زندگی رو میسازن من یکی که هیچی بهش نمیدن!!
این وقتاست که میگم آرونی جماعت جدای از سیاستی که داره آی زرنگه آی،
در روایت است که شل بزنی سفت میخوری همینه.

شاهکار خلقت چند وقت پیش بود که از قضا من گوشی رو برداشته بودم بعد سلام و صلوات زورکی، طرف فرمودند:من از دار دنیا همین پــّــــــسر رو دارم پـــــّسرم مهندسه(لطفا روی تک تک پسر گفتن ها تشدید و مد بگذارید)
پسرم نمیخوام بسوزه(انگاری بقیه والدین شیفته و دلباخته این هستن که بچه هاشون جزغاله بشن)
پسرم هم درس میخونه هم سرکار میره

خواهر شما متولد چه ماهی هست؟

خواهر شما مدرک چیه؟

از کدوم دانشگاه؟!

مدرکش معتبره؟!

می تونه بعدا با این مدرک، کار دولتی داشته باشه؟

طرف انگار نمیدونه اینجا ایرانه و دکتراش هم دارن یوخلا میچرخن

جا داشت بهش بگم به پسرش بگه شب یادش نره حتما مسواک و نخ دندون بکشه وگرنه کرم دندوناش رو اووف می‌کنند.

یا چند سال پیش که یهو زنگ خونه به صدا دراومد و  منم به امید اینکه فاطمه خواهرم هست در رو باز کردم و وقتی دیدم کسی نیومد تو خونه،رفتم جلو در و یهو سه تا چغر بد بدن تو راهرو بودن و با تعجب گفتم:بله؟

گفتن:برای امر خیر اومدیم،و من عین هو این منشی های عصا قورت داده گفتم:از قبل وقت گرفتین؟ با گفتن نه
حاجی تون رفت منبر که دوره اینجور خواستگاری تموم شده که به بهانه کلم و کدو سرزده بیان خونه مردم،در ضمن الان ماه صفر هست خواستگاری چه معنی داره؟!

و اونا هاج و واج دم در ایستاده بودند و فقط گفتن:شما دختر خونه شون هستید که گفتم نه،بفرمایید بیرون بماند که از یکی از محله های ریپورت شده مادری بودند.

تا یاد دارم من از همون عنفوان نوجوانی خاطرخواه مجید بودم و اومدن خواستگار برای من کاری عبث بود(حالا نه اینکه خواستگارا پاشنه در رو هم کنده بودند)باری بهرجهت یکی اومد و هر چند دقیقه آپشن های پسرش رو روهم میزد،پسرم یه وانت سفید داره و همیشه تو حسینیه مسلم هست من باب خدمات و تدارکات،شانس ما همین بود،شاهزاده ای سوار بر وانت که در حال جابه جایی دیگ و کپسول گاز برای پخت گوشت لوبیابه

خاطرات خواستگارهای آپشن دارتون تعریف کنید.




|
امتياز مطلب : 119
|
تعداد امتيازدهندگان : 27
|
مجموع امتياز : 27
مطالب مرتبط با اين پست
مي توانيد ديدگاه خود را بنويسيد


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: